حریمشخصی در فضایمجازی، رویا یا واقعیت! داستان عجیب یک کشیش
تاریخ: 20 مهر 1400 امیر
مدیر ارشد کنفرانس اسقفهای کاتولیک ایالاتمتحده ماه گذشته پس از آنکه خبرنامه از دادههای تلفنهمراه خود برای تأیید استفاده از برنامههای دوستیابی و پیگیری حرکات وی در کافههای همجنس گرایان استفاده کرد، از سمت استعفا کرد. سوالات مربوط به مشکلات اخلاقی این موضوع را برای افراد مربوط به این حیطه کنار بگذاریم و وارد مسائل دیگر نشویم، این تهاجم به زندگی صمیمی افراد باید در مواردی که برای هر فردی اتفاق میافتد نگران کننده باشد، موافقید؟ با این حال می تواند به راحتی برای همه اتفاق بیفتد. مشکل حریمخصوصی اطلاعات میتواند برای آمریکاییهای روزمره انتزاعی به نظر برسد. گاهی اوقات، آسیبهای جمعآوری دادههای غیرقابل تنظیم ناچیز به نظر میرسد: چه کسی اهمیت میدهد که آیا تبلیغ کننده قادر است یک نوع کفش خاص را به نوع خاصی از افراد هدف قرار دهد؟ در عین حال، ممکن است احتمالات موذیانه تری نیز وجود داشته باشد: آیا کسی واقعاً اطلاعات موقعیت مکانی ناشناس را خریداری میکند، با شناسایی مجدد موضوع خود به مشکل می خورد و سپس از آنچه برای آزار عمومی می بیند سوء استفاده میکند؟ اکنون میدانیم که پاسخ مثبت است. پیامدهای عدم موفقیت کنگره در تصویب قوانین فدرال که بر نحوه جمعآوری، پردازش و فروش مجموعههای دادههای موجود در عصر اینترنت توسط شرکتهای کنگره تأکید میکند، شدیدتر از هر زمان دیگری است.
در مورد این کشیش، به نظر میرسد گریندر اطلاعات حساس را جمعآوری کرده و آنها را به اشخاص ثالث منتقل کرده است، که ممکن است به نوبه خود آنها را به سایر اشخاص منتقل کرده باشند ، تا اینکه سرانجام در دست یک کارگزار داده قرار گرفت: یکی از بسیاری از شرکتهایی که اطلاعات را جاروبرقی میکند. دادههای شخصی را جمعآوری کرده و آنها را به مشتریان برگردانید. دقیقاً مسیری که اطلاعات طی کرده نامشخص است، زیرا قوانین کمی در جاده وجود دارد. تقریباً برای اکثر کاربران تلفنهای هوشمند اتفاق میافتد زیرا آنها روی نمادهای مجازی آب نبات ضربه میزنند یا آب و هوا را بررسی میکنند. معمولاً برای هدف نهایی تبلیغات، اطلاعاتی از جمله مکان آنها جمعآوری و فروخته میشود: برای احوالپرسی از افرادی که به تازگی برای خرید لباسهای مهمانی به کلوپهای شبانه رفته اند، یا آنها را به یک فروشگاه مجاور فریب دادهاند.
احتمال سوء استفاده از این توانایی در حال حاضر متعدد است. یک بازپرس خصوصی در پرونده طلاق ممکن است سعی کند بفهمد آیا کسی خیانت میکند یا خیر. یک متجاوز خانگی ممکن است سعی کند قربانی فراری را پیدا کند. روزنامه نگاران از این ابزارها برای بیان حقیقت در قدرت در دولتهای اقتدارگرا استفاده کردهاند، اما دولتهای اقتدارگرا نیز از آنها برای بستن راستگویان استفاده کردهاند. نیروی انتظامی در اینجا اطلاعات مکانی را برای جنایتکاران خریداری کرده است - شاید یک هدف نجیب، اما همچنین وسیله ای بدبینانه برای دور زدن محدودیتهای قانون اساسی در نظارت بدون حکم.
کسبوکار کارگزاری داده بسیار سودآور است زیرا بسیار آسان است. به ندرت محدودیتی در مورد اینکه چه کسی میتواند اطلاعات را بفروشد ، چه کسی میتواند آن را بخرد و چه کسی میتواند آن را دوباره بفروشد وجود دارد. هر گونه قانون گذاری فکری حریمخصوصی فدرال، دادههایی را که شرکتها میتوانند از مصرفکنندگان جمعآوری کنند، و همچنین آنچه این شرکتها میتوانند با آن انجام دهند، محدود میکند. فقط فروش آن به بالاترین پیشنهاد باید دور از ذهن باشد. در غیر این صورت، جامعه ای که از هرگونه انتظار برای حفظ حریمخصوصی شخصی محروم است، بهای آن را میپردازد.